بسیاری از بانوان بعد از چهارمین دهه زندگی خود علائم یائسگی را تجربه میکنند و اکثراً این علائم را عامل اضطراب و ناراحتی میدانند. برای بیش از نیم قرن، در بانوان یائسه، ترکیب استروژنها با پروژستینها یا همان درمان جایگزینی با هورمون (HRT) اثرات مفیدی روی علائم یائسگی و اوستئوپروز داشته اما اخیراً مطالعات بالینی منتشر شده، بیخطر بودن آن را برای سیستم قلبی عروقی مورد سوال قرار
دادهاند، همچنین افزایش خطر ایجاد سرطان پستان مطرح شده است. لذا تلاش برای یافتن درمانهای جانشین HRTدر جریان است.
به طور ایده آل، داروی گیاهی که به عنوان جانشینHRT مورد استفاده قرار میگیرد باید فاقد اثرات استروژنی روی بافت پستان و رحم اما دارای اثرات مفیدی روی علائم یائسگی و استخوانها باشد. استروژنهای گیاهی در مقادیر مصرف کم، اثری روی علائم یائسگی ندارند یا اثرات ناچیزی اعمال میکنند اما در مقادیر مصرف زیاد، اثرات استروژن را تقلید میکنند. بنابراین هدف محققین یافتن سایر ترکیبات گیاهی است.
عصاره ریزوم بلک کوهوش به گیرندههای استروژن متصل نمیشود و درin vitro فاقد اثرات استروژنی روی سلولهای سرطانی پستان، غده پستان و هیستولوژی رحم رتهای اواریکتومی شده است. علاوه بر این در این مدل بررسی رت، عصارهای از بلک کوهوش با عنوان
BNO ۱۰۵۵ مانع ایجاد گُرگرفتگی و گسترش اوستئوپروز شده است. این عصاره، علائم اصلی یائسگی در بانوان یائسه را به اندازه استروژن کونژوگه و به طور قابل توجهی بیشتر از دارونما، کاهش میدهد. در کلیه مطالعات اروپایی هیچ اثری روی رحم یا غدد پستان مشاهده نشده است.
به احتمال زیاد ترکیبات مؤثر در عصاره بلک کوهوش ماهیت تقلید از نوروترانسمیترها را دارا هستند: اثرات دوپامینرژیک، نورآدرنرژیک، سروتونینرژیک و گاباارژیک مشخص شده و ساختمان بعضی از آنها نیز تعیین گردیده است. محققین نتیجه گرفتهاند مقادیر مصرف کم عصاره بلک کوهوش برای برطرف نمودن علائم یائسگی اثربخش است بدون آنکه عوارض جانبی استروژنی داشته باشد. این شواهد نقش عصاره بلک کوهوش برای جانشینیHRT را تقویت میکند. (۱)
درin vitro ؛ دیوسجنین که نوعی ساپونین استخراج شده از سیبزمینی شیرین است، به گیرندههای استروژن یا پروژسترون انسانی متصل نمیشود و قادر نیست در بدن انسان به پروژسترون تبدیل شود. بطور تئوریک میتوان سیبزمینی شیرین را برای بانوانی که جهت کانسر پستان درمان شدهاند، تجویز کرد اما نیازمند تکمیل اطلاعات در مورد ایمنی مصرف آن است. هنگامی که سیبزمینی شیرین به صورت کرم داده شده، اثر آن روی علائم یائسگی در مقایسه با دارونما از نظر آماری قابل توجه نبوده است. در رتهای اواریکتومی شده، سیبزمینی شیرین دانسیته مواد معدنی استخوان را افزایش میدهد اما در این زمینه، مطالعهای در انسان صورت نگرفته است.
در یک مطالعه روی ۲۲ خانم که روزی ۳۹۰ گرم سیبزمینی شیرین را روزانه به مدت ۳۰ روز مصرف نمودند، مشخص شد که غلظت متابولیت ژنوتوکسیک استروژن (۱۶alpha-hydroxyestrone) در ادرار به طور قابلتوجهی به میزان ۳۷% کاهش یافته است این موضوع پتانسیل سیبزمینی شیرین برای کاهش خطر سرطان پستان را خاطرنشان میکند اما مستلزم داشتن اطلاعات کارآزماییهای بالینی در این زمینه است. (۲)
به منظور بررسی اثر ایزوفلاون سویا روی علائم بانوان یائسه، طی یک مطالعه دوسوکور با کنترل دارونما، ۸۰ خانم با سن متوسط ۱/۵۵ سال با حداقل ۵ بار گُرگرفتگی در روز، به طور تصادفی ۲۵۰ میلیگرم عصاره استاندارد شده سویا با ایزوفلاون تام ۱۰۰ میلیگرم در روز (۴۰n=) یا دارونما (۴۰n=) را دریافت نمودند. با استفاده از شاخص یائسگی Kupperman، علائم یائسگی به مدت ۱۰ ماه بررسی شد. در شروع مطالعه متوسط تعداد گُرگرفتگی در گروه ایزوفلاون سویا ۳.۹±۹.۶ بار در روز و در گروه دارونما ۴.۹±۱۰.۱ بود((p>۰.۰۵). پس از ۱۰ ماه، کاهش قابلتوجه فرکانس گُرگرفتگی در میان مصرفکنندگان ایزوفلاون در مقایسه با دارونما وجود داشت (به ترتیب ۲.۳±۳.۱ و ۴.۳±۵.۹)(p<۰.۰۰۱). در هردو گروه شاخص کوپرمن کاهش قابلتوجهی نشان داد. با اینحال ایزوفلاون سویا در کاهش شدت گُرگرفتگی به طور قابلتوجهی بر دارونما برتری داشت (به ترتیب ۶۹.۹% و ۳۳.۷%)(p<۰.۰۰۱). ضخامت اندومتر، ماموگرافی، سیتولوژی واژن، پروفایل چربیها و هورمونها در هیچ یک از گروهها تغییری نداشت. هیچگونه عارضه جانبی مرتبط با ایزوفلاون گزارش نشد. محققین نتیجه گرفتند عصاره ایزوفلاون اثرات مطلوبی روی علائم وازوموتور یائسگی نشان میدهد و پذیرش خوبی از سوی افراد مصرفکننده داشته و یک درمان جایگزین مؤثر و ایمن برای بانوان یائسه میباشد