ورزامشته (عروسک برنجی و جا کلیدی چوبی)
ورزامشته (عروسک برنجی و جا کلیدی چوبی) یک هدیه متفاوت تبلیغاتی است. مجموعهای که حاوی یک سنت زیبا از مردم گیلان است.
انتخاب ورزامشته (عروسک برنجی و جا کلیدی چوبی) از سوی شما به عنوان یک هدیه تبلیغاتی میتواند هر سلیقهای را به تحسین وا بدارد.
تاریخچه ورزامشته
در زمانهای قدیم مردم گیلان برای آمادهسازی زمینهای وسیع و باتلاقی به منظور کاشت برنج، از ورزا کمک میگرفتند.
ورزا تنها حیوان قدرتمندی بوده است که توانایی شخم زدن هکتارها زمین را با ابزار چوبیای به نام پیشگاول داشته است. به همین خاطر این فرهنگ در میان مردم شکل میگیرد که زمان برداشت برنج یاورگیری میشده است؛ به این معنی اهالی روستا به کمک هم میرفتند و محصول برنج صاحب مزرعه را برداشت میکردند.
هر کس آخرین مشت برنج مزرعه را برداشت میکرد. با شادی فریاد میزد و اعلام میکرد که من آخرین مشت را برداشت کردم و به سمت صاحب مزرعه میدوید. آخرین مشت را تحویل میداد و میگفت به من مژدگانی بده که برنج امسالت هم به بار نشست.
این خوشحالی و جشن ناشی از ثمردهی پس از سختی کاشت و مراحل رسیدن به محصول بود. صاحب زمین هم این مشت برنج را به عنوان نماد خیر و برکت نگهداری میکرده است.
خانههای دختردار
در خانههایی هم که دختر بود، این نماد تزيین میشد. و به طور مثال به عنوان تزيین دور چراغ در ایوان خانه آویخته میشد. تا دیگران بدانند در این خانه دختر مجرد باسلیقهای ساکن است.
این نماد تا یک سال باقی میماند تا زمانی که قرار بود زمین دوباره برای کاشت آماده شود. طی مراسمی به پاس قدردانی از کمک به گاو (ورزا) داده میشد؛ چرا که اگر او نبود، محصولی هم نبود.
مراسم به این شکل بود که اول صبح، مرد خانه ورزا را تا مزرعه میبرد. و به صورت نمادین زمین را به گاو نشان میداد و میگفت این زمین را تو باید برای من آماده کنی. سپس به خانه برمیگشتند؛ جایی که زن خانه منتظر آنها بود تا مراسم را به جا بیاورد.
وقتی گاو وارد حیاط میشد، زن ابزار مراسم را آماده کرده بود: یک تیان مسی پر از آب، برگ شمشاد، برگ نارنج، گردو، فندق، یک سینی نارنج، حنا و آینه. زن با آواز از گاو تشکر میکرد که زمین را به بار نشانده و از او میخواهد که باز تلاش کند که امسال هم محصول برنج خوبی داشته باشند.
در همین حین حنا را به پیشانی گاو میمالید تا کسی گاو را چشم نزند. به شاخ آن آینه میآویخت که نماد روشنایی است. و بر سر شاخ نارنج میزد که نماد باروری است. فندق و گردو نماد این بودند که دانه برنجشان هم مانند این دو مغز پربنیه و سفت شود.
برگ شمشاد و برگ نارنج هم نماد درختان بومی همیشه سبز گیلان بودند. که به نیت ساقههای سرسبز و پربار برنج در این مراسم به کار میرفت. همه اینها از آن جهت بود که حساسیت نشای برنج برای رسیدن به مرحله وجین بسیار بالاست و با هر عاملی در معرض نابودی قرار میگیرد.
گاو آب داخل تیان و برگهای شمشاد و نارنج میخورد و در انتها ورزا مشته را به پاس قدردانی به گاو میدادند. دانههای ریخته شده از ورزامشته را هم به مرغها میدادند تا آنها هم سلامت و پربرکت باشند. این محصول میتواند یک هدیه تبلیغاتی بسیار مناسب در راستای حمایت از فرهنگ و صنایع دستی ایرانی باشد.